گفتوگو | حجت الاسلام مریجی: شبکههای اجتماعی اصلاح شود نه سانسور
اشاره: فضای مجازی عرصه رهایی همه چیز شده است. دامی برایمان پهن کردهاند تا زندگی را باور نکنیم و اندیشه را به رهایی بسپاریم. نقاط ضعف ما به آسانی پیدا میشود و دشمن به آب خوردنی ضعفهای جامعه ما را پیدا میکند تا با آن اندیشه اساسی و تفکر مقاومت را مورد هدف قرار دهد.
از این رو خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام والمسلمین شمس الله مریجی، رییس دانشگاه باقرالعلوم(ع) درباره تغییر ذائقه مردم ایران در فضای مجازی به گفتوگو نشست. گفتوگوی رسا با این استاد حوزه و دانشگاه در دو بخش تقدیم مخاطبان محترم میشود.
وارد دانشگاه که شدیم، بعد از عبور از در نگهبانی به اتاق رئیس رسیدیم، دقیقا سر ساعت وقت مقرر وارد اتاق استاد مریجی شدیم. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، تابلوهای اشخاصی بود که قبل از ایشان رئیس این دانشگاه بودند. نشستم و چند دقیقهای مکث کافی بود تا او با تعجب به من نگاه کند. اعتماد به نفسم را در ذهنم جمع کردم و سوالم را با فضای تخصصی رشتهاش، یعنی جامعهشناسی شروع کنم. حالا پرسش و پاسخ آغاز شد.
رسا ـ شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام یک فضای غیررسمی و بی ادبانه را در ادبیات جامعه ما منتقل میکند و در حال تغییر فضای فرهنگ عامه مردم ایران است. چرا امروز کشور ما به این سمت حرکت میکند و این فضا نتیجه چه اتفاقی است؟
بحث فضای مجازی بسیار پیچیده است، از جهات متعددی میتوان آن را بررسی کرد. یک بحث جدی نگرفتن فضای مجازی است. ما بیاییم و این فضا را جدی نگیریم، چون فضای مجازی است؛ پس اتفاقی در فضای واقعی نخواهد افتاد و صرفا اگر تاثیری بگذارد، کوتاه مدت است و سریعا برطرف میشود.
بگذارید با یک مثال این را عرض کنم؛ مثل گلهای مصنوعی، ما هرگونه که در ذهنمان بخواهیم، گل مصنوعی را درست میکنیم ولی بعد از مدتی که آن را میبینیم خسته میشویم و حسی را که یک گل طبیعی به انسان میدهد - ولو از لحاظ ظاهر هم زشت باشد - از آن گل مصنوعی نمیتوانیم به دست بیاوریم.
گل واقعی باعث رفع خستگی میشود، از او مراقبت میکنیم که آسیب نبیند، به میزان کافی آب و نور مهیا میکنیم و با گذر زمان از چشممان نمیافتد، چون این گل حقیقی است، حیات دارد و نفس میکشد.
وقتی میگوییم فضای مجازی، به ذهن میرسد که در فضای مجازی اگر اتفاقی بیافتد، اثرش در همان فضا خواهد ماند و در واقعیت اتفاقی نمیافتد؛ ولی وقتی شما جامعه را نگاه میکنید، میبینید هرچقدر که در فضای مجازی جلوتر برویم و در آن عمیقتر بشویم بیشتر زندگیمان را درگیر میکند و تمام جوانب زندگیمان را در برمیگیرد پس این نشان میدهد که فضای مجازی یک فضای حقیقی است و تاثیر آن کمتر از فضای واقعی نیست. این یک نکتهای است که باید خیلی به آن توجه داشته باشیم.
رسا ـ این حقیقت چگونه تأثیر میگذارد و فضای مجازی میتواند در این میان تأثیر گذار باشد؟
این فضا کار بسیار عمیق و گسترده را میطلبد و امروزه در جامعه بیشتر در مورد روبنای این فضا صحبت میکنند، اما چیزی که مهمتر است ولی کمتر به آن پرداخته میشود، زیربنای این فضا میباشد. زیربنای فضایی که روی باورها و اعتقادات افراد کار میکند و آنها را تغییر میدهد. وقتی باورها و اعتقادات فردی تغییر میکند، یعنی اینکه نگرش او که سازنده رفتارهای اوست، تغییر کرده.
نگرش هر فرد بر سه پایه اطلاعات، باورها و احساسات شکل میگیرد. شاید اول احساس کنیم که این احساسات است که افراد را به سمت این فضا میبرد ولی واقعیت چیز دیگری است. فضای مجازی در حقیقت بر نگرش افراد اثر میگذارد و باعث میشود تا افرادی را ببینیم که رفتارشان مبتنی بر فرهنگ مجازی است و از فرهنگ اصلی خودشان دور شدهاند. کارهای این افراد از نظر خودشان عادی است، درحالی که برای جامعه ضرر دارد و صدماتی را به همراه خواهد داشت.
فضای مجازی را نمیتوان مجاز دانست
با این توصیفات نمیشود فضای مجازی را صرفا مجازی خواند، رابرت مک کین در مورد تکنولوژی میگوید؛ تکنولوژی فرهنگی و رفتاری است. یعنی اینکه این تکنولوژی، این ابزار، این فضا خودش رفتار است؛ بنابراین تغییرات نگرشی را نیز با خود به همراه دارد. این فضا مبتنی بر باورهای سکولاریسم، باورهای هیومنیستی و هیومنیزم است. این باور هیومنیزم میگوید: «بنیان زندگی خودت هستی و خودت، دیگران هیچ»، یعنی هرچه که دلت میخواهد را بگو، هرچه دلت میخواهد را ببین و زمانی از زبان، نگاه و رفتارت مراقبت کن که در مقابلت کسی باشد تا بخواهی به او توجه کنی و توجه او را به خود جلب کنی.
حالا چون این رفتار و باور در فرد به وجود آمد، آرام آرام برای او به نگرش تبدیل خواهد شد و انجام رفتار اشتباه در جامعه برای او مهم نیست، حتی شاید فکر کند که کارم درست بوده است. اینجاست که افراد جامعه میآیند و به رفتار غلط و نادرست او تذکر میدهند، اما وقتی برای فرد دیگران مهم نیستند، به رفتار اشتباه خود ادامه میدهند. وقتی مردم تذکر میدهند، تاثیری ندارد و با خودشان میگویند که او به ما توجهی نکرد، چرا ما با او توجه کنیم.
رسا ـ تبعات این تذکراتی که به هم نمیدهیم و اشتباهات همدیگر را متذکر نمیشویم، چه چیزی میتواند باشد؟
از طرف دیگر افرادی که خودشان مرتکب عمل خطا و اشتباه شدهاند، از تذکر دور میشوند و به همین ترتیب نظارت در جامعه رنگ میبازد و افراد برای یکدیگر ارزشی قائل نخواهند بود. وقتی نظارتی وجود نداشته است و هر کسی کار خودش را انجام بدهد، نه تنها افکار بلکه رفتار نیز تقلیدی میشود و تاثیر پذیرفته از رفتار همدیگر برخورد پیدا میکنند و به همین ترتیب باید آرام آرام مقدمات از هم پاشیدگی جامعه را ببینیم.
بعضی افراد فقط همین تکنولوژی غرب را میبینند و تصور میکنند که با همین پیش میرود، اما باید گفت که فضای آلوده، بی حیایی، بی غیرتی، سکس و ... در جامعه غرب در حال گسترش است و نهایتا آنها را به نابودی میکشاند. اگر دقیق بخواهیم توجه کنیم، همان چیزی است که عرض کردم، اینها به فکر خودشان هستند و برای دیگران هیچ ارزشی قائل نیستند و نهایتا به این نتیجه میرسیم که افراد به ظاهر یکدیگر کار ندارند ولی در باطن در حال دوئل هستند، نابودی جامعه در نتیجه این تکنولوژی با تفکر رقابت بی رحم همه افراد است.
تکنولوژیِ بی رحم
این سلسله مراتب جامعه را به سمت نابودی میکشاند، چه زمانی متوجه میشویم که تکنولوژی برای ما خطر دارد؟ نگاهی به محتواهایی که در این فضا رد و بدل میشود، بیاندازید. لازم نیست خیلی با دقت توجه کنید، تحلیل محتوایی کافی است و ببینید که عبارتها در این فضا نوشته میشود، از چه عبارتهایی استفاده میشود؟ حتی نحوه نوشتارها هم خیلی چیزها را آشکار میکند. مثلا نحوه نوشتار در این فضا «میرم، میشم، اونم، نمیشم و ...» است و حتی به سبک نوشتاری ما هم ضربه زده است.
رهبر انقلاب فرمودند: اگر من رهبر نبودم، مسئولیتی که متقبل میشدم، فضای مجازی بود. یعنی این فضا آنقدر در انقلاب و فرهنگ جامعه تاثیرگذار و مهم است که بعد از مسئولیت رهبر انقلاب و جامعه، مسئولیت فضای مجازی بالاترین اهمیت را دارد ولی متاسفانه علمدار این حوزه در جامعه میگوید: «فضای مجازی بسیار مهم است»، ولی کسی (دولت، حوزه علمیه و مراکز فرهنگی و غیر فرهنگی) این صحبت را جدی نمیگیرد.
رسا ـ بهترین شیوه مبارزه چیست و مبارزه را باید از کجا شروع کرد؟
عدهای میگویند که باید جلوی این فضا گرفته شود، بنده میگویم که اگر این فضا را ببندیم، به تعبیر شهید مطهری کار ناتمامی است. شهید مطهری مثالی دارد که میگوید؛ یک جوان تشنهای که از تشنگی به سختی افتاده است، حتی آب گِل آلود را هم میخورد، حالا شما بیا و آب گِل آلود را از او بگیر، چه اتفاقی میافتد؟ ولی اگر شما آمدید و به این جوان آب زلال دادید، آن وقت است که جوان تشنه طرف آب آلوده نمیرود و آلوده نمیشود، پس کار مناسب این است که آب زلال به کسانی که در این فضا هستند بدهیم.
با بستن فضای مجازی و محدودیت، کار را برای خودمان سختتر میکنیم. یکی از شبکههای اجتماعی را میبندیم و میبینیم که تا قبل اگر ده میلیون فیلترشکن استفاده میشد، الان سی میلیون نفر شده است و بنابراین باید به سمت تولید فضاهایی برویم که هم به لحاظ تکنولوژی و هم از نظر محتوایی، سختافزاری و نرمافزاری در حدی باشد که بتواند با سختافزارها و نرمافزارهای خارجی و غربی رقابت کند.
نهضت نرم افزاری و تولید علم را باید جدی گرفت
نهضت نرم افزاری چیزی است که رهبر انقلاب نسبت به آن 20 سال است که تذکر داده. باید با توجه به نگرشها و اطلاعاتی که داریم، ابزارها و افزارهای مختلفی را تولید کنیم تا از این وضعیتی که در زمین دشمن بازی می کنیم، خارج شویم. وقتی در زمین کس دیگری در حال کار هستیم، این صاحب زمین است که برای ما راهکار درست میکند و ما مجبور به بازی در معادلات صاحب زمین هستیم.
نظریه علمی تولید میکنند و میگویند که هر کسی میخواهد، بیاید و این نظریه را نقد کند و وقتی که ما به آن سمت میرویم، پس از مدتی میبینیم که حقیقت چیز دیگری بود و خواستند تا ما را به چیز دیگری سرگرم کنند و همین مسائل بازی در زمین دشمن است. باید بر مبنای باورها و ارزشهای دینی کاری را شکل بدهیم و مطمئنا میزان مضرات آن کمتر خواهد بود.
رسا ـ در بحث بستن شبکههای اجتماعی در چنین وضعیتی که ما آمدیم و آن را بستیم، به نظر شما چگونه بازخوردی داشته است؟
اعتقاد بنده این است که انسان حریص به چیزی است که منع شده است. اگر فردی خطایی مرتکب شد، آن را به زندان بیاندازم و در زندان ده تا کار بدتر هم یاد بگیرد و دوباره وارد جامعه شود، بنابراین بهترین کار این است که قبل از زندان کنترل کنیم و زندان که برود، دیگر نمیتواند آن را ترک کند و غالب افرادی که میروند، دوباره هم برچسب میخورند و انواع و اقسام مشکلات دیگر ایجاد میشود و برای همین است که اسلام تلاش خودش را میکند تا بتواند کمترین افراد را به زندان بیاورد.
باید به سمت تربیت رفت و تنبیه در اسلام تمام کننده است، اگر از حد خود هم گذشته باشد، اسلام در تنبیه مراتب دارد. قاعده کلی این است که میگوید اگر تربیت شدنی است، او را تربیت کنید و اجازه نباید داد که در آن فضا برود. افراد زیادی امروزه وارد این فضا شدهاند و نمیتوان کاری کرد چون وقتی بدون برنامه، این فضا در دست همگان گذاشته شد، مثل کسی است که هیچ چیز از آئین راهنمایی و رانندگی نمیداند و حالا آمده است تا رانندگی کند. نمیتواند با ماشین کار کند و هم به دیگران، خودش و وسایل ضربه میزند و خسارتهای زیادی به ماشین وارد میشود.
کسی که رانندگی بلد نیست، باید به او بیاموزانیم. در امور فرهنگی هم عجلهای نیست ولی باید زودتر دست به کار شویم و بر مبنای فرهنگی خودمان آن را بسازیم، شکل بدهیم و در مدارس، مساجد، ادارات و در مجموعههای عمومی و خانوادهها باید این فرهنگ را گسترش دهیم، چون اولا مقاومت افراد جامعه در مقابل هجمههای بیرون و داخل بیشتر میشود و دوما ابزار لازم و مناسب در اختیار این افراد قرار داده میشود. /882/گ402/س
خبرنگار: مهدی شهیدی